آینده روشن




سفارت انگلیس در تهران، که حالا مدتهاست دیگر «کبری» نیست، در اقدامی کاملا فرهنگی – دینی، اقدام به انداختن میز افطار در این سفارت کرد(به همین سوی باغ قلهک مدیونید اگر فکر دیگری بکنید). جمعی از مسئولین دولتی و بخش خصوصی هم در اقدامی خداجویانه و باز هم فرهنگی، لباس‌های پلوخوری شان را پوشیده، پس آنگاه دعوت سفیر ملکه را لبیک گفته و رفته اند تا روزه خود را سر سفره انگلیس، افطار کنند! از آنجا که این حرکت، خیلی خداجویانه و فرهنگی و دینی و علمی و غیره بوده و برای جلوگیری از آلوده شدن دامنشان(یا کت فراک‌شان) به ریا، هیچ عکس و فیلمی هم نگرفته اند. یا اگر گرفته اند، داده اند دست یکی از عزیزان MI6 تا بعد از مرگشان منتشرکند و یک خدابیامرزی برایشان بگیرد. به همین مناسبت مصاحبه ای داشتیم با آقای عُبید زاکانی، کارشناس مسائل:
 
– جناب زاکانی، اگر یادتان باشد، زمان مشروطه هم، سفارت انگلیس، بعضی ها را دعوت کرد و سر مشروطه را پای دیگ پلو  بُرید، درست است؟
+ گربه آن موش را بکُشت و بخورد / سوی مسجد شدی خرامانا

– مشروطه هیچ. مگر همین انگلیس نبود که نصف جمعیت ایران را با قحطی و بیماری به کشتن داد؟
+ بهر این خون ناحق ای خلاق / من تصدق دهم دو من نانا

– یعنی ایندفعه قصدشان کاملاً خیر است؟
+ مژدگانی که گربه تائب شد / زاهد و عابد و مسلمانا

– اینهایی که دعوت شدند، کی بودند؟
+ هفت موش گزیده برجستند / هر یکی کدخدا و دهقانا

– حتماً هدیه ای، چیزی هم بُردند با خودشان؟ دست خالی که نمیشه رفت!
+ برگرفتند بَهر گربه زِ مهر / هر یکی تحفه ‌های الوانا

– مگر انگلیسی ها مسلمانند و روزه می گیرند؟
+ روزه بودم به روزهای دگر / از برای رضای رحمانا

– حالا افطاری چی دادند؟
+ آن یکی خوانچه پلو بر سر / افشره آب لیمو عمانا

– لابد به جای دعای افطار، پاچه خواری ملکه پوسیده انگلیس را کردند؟
+ عرض کردند با هزار ادب / کای فدای رهت همه جانا

– به نظرتون این کار، اثری هم بر اجرای تعهدات انگلیس در برجام داره؟
+ سالی یکدانه می‏گرفت از ما / حال حرصش شده فراوانا

– با این وضع، چرا این هموطنان عزیز، رفتند پای سفره انگلیس؟
+ غرض از موش و گربه برخواندن / مدعا فهم کن پسر جانا

– ممنونم. صحبت پایانی اگر دارید، بفرمایید؟
+ جان من پند گیر از این قصه / که شوی در زمانه شادانا


منتشرشده در راه راه


تدبیروامید
هم سرمایه گذاری اروپایی را میگیریم و هم سایه جنگ از مزارع و دامها و ویلاهایمان دور میشود. یک مقام آگاه در این دولت و همین مجلس، در پاسخ به خبرنگار ما که پرسید بعد از چهل سال بدعهدی و دروغ و توطئه و جنگ و برجام، چرا باید دوباره به اروپاییها اعتماد کنیم و FATF را امضاء کنیم؟ گفت: اینکه معلومه! اولش با دنیا گفتگو میکنیم و دنیا میگوید اینها چه آدمهای نایس و دیپلماتی هستند. بعد، هرپیشنهاد بیشرمانه ای که دادند – حتی نفت دربرابرغذا – را میپذیریم و پس از خرید سوغاتی به مقدار لازم به کشور عزیزمان بازمیگردیم و هم، اینجا که آمدیم، با رهبری و مردم چانه میزنیم تا یا امان نامه آنها را بپذیرند و یا به خاطر گرانی گوشت و مرغ و برنج و میوه و اینها، بیخیال مقاومت شوند. این مقام آگاه که روابط نزدیکی دارد تأکید که عمرسعد هم به همین روش توانست هم حکومت ری را تصاحب کند و هم ضمن رفع سایه جنگ از سر باغات خودش، دستش را به خون فرزند پیامبر آلوده نکند!
وی، عمرسعد را نمونه یک تمدار پیروز و موفق دانست و از شمر و خولی و هرمله تشکر کرد.


شاهدان #چهل ساله
رومه های مهم آمریکا از جمله نیویورک تایمز، لس آنجلس تایمز و واشنگتن پست امسال هم مانند چهل سال گذشته، گزارش هایی تحلیلی، ی، فرهنگی، هنری، کشاورزی درباره حوادث 22 بهمن #ایران منتشر کرده اند. در این گزارشها تصریح کرده اند که شاه ایران همین هفته بعد و پس از درمان، به ایران بازمیگردد و همه اینها درخت هستند. این رومه ها به نقل از شاهدان عینی که همگی قسم خورده اند همزمان در راهپیمایی هزارشهر ایران شرکت داشته اند، نوشتند: تمام خیابانها و کوچه ها، حتی پسکوچه ها توسط عوامل امنیتی حکومت ایران و نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ارتش، بسیج، کارمندان، کارگران، کسبه، بازاریان، دانشگاهیان، پزشکان، مهندسان، دانشمندان، دانش آموزان و دانشجویان طرفدارحکومت، درختکاری شده و غرفه های ساندیس و کیک با آخرین فناوریهای روز دنیا استتار شده بودند تا از دید دوربینهای خبرنگاران مخفی بمانند.
خبرنگاران و شاهدان عینی این رومه ها ماجراهای وحشتناکی از برخورد خود با درختان تعبیه شده در خیابانها تعریف میکنند، حتی!



ترتیب اثر

نبیره­ ی بختیار در دیدار با ندیده­ ی کارتر، فرودگاه­های ایران را بسته اعلام کرد و افزود. در این دیدار که پشت درهای بسته انجام شد، موشه مک بختیار معروف به جو، اعلام کرد که مرغ طوفان است و به هیچ عنوان اجازه نخواهدداد آقای خمینی یا شخص دیگری به ایران آمده و جای اورا بگیرد. وی همچنین از همراهی کامل ارتش و مردم با خود خبرداده و اضافه کرد: هریک از  پارسیان خارج از کشور، از سلطنت­ طلبان و ملی مذهبی­ها تا مجاهدین و معاندین و غیره­ ها که طرح یا پیشنهادی برای نخست­ وزیر ایران دارند می­توانند آن را به نشانی تهران، میدان آرژانتین، خیابان الوند، ساختمان تولید، گروه کودک و نوجوان شبکه دو ارسال کنند تا در نوبت پخش قرارگیرد. جو تأکید کرد که حتماً اسم و فامیل واقعی خود را اگر دارید روی نقاشی­های ارسالی بنویسید و به نقاشی­هایی که نام ساقی و شماره تماس فوری وی روی آن نوشته نشده باشد، ترتیب اثرداده نخواهدشد.



شغل فرهنگی

۲۰ هزار شغل فرهنگی ایجاد می‏شود. رومه دولتی ایران در خبری نوشت: تفاهم‏نامه ایجاد ۲۰هزار شغل فرهنگی میان رییس سازمان برنامه و بودجه، وزیر فرهنگ و ارشاد و رییس صندوق توسعه ملی امضاء شد و به زودی کار ایجاد این ۲۰ هزار شغل فرهنگی آغاز خواهدشد. پیش از این تفاهم‏نامه‌‏هایی برای ایجاد یک میلیون و خُرده‏ای شغل ی، اجتماعی، اقتصادی، ورزشی، آماری، پولی، بانکی، صنعتی، سنتی و غیره‌‏ای میان رؤسای سازمان‌ها و وزارتخانه‌‏ها منعقد شده بود که همگی آنها به علاوه این ۲۰هزار تا، ظرف مدت سه تا پنج روز، اجرایی خواهند شد، نهایتاً صد روز دیگه! بنابر همین گزارش، طی پنج سالی که از دولت تدبیر و امید گذشته است هرسال بیش از یک میلیون و چهارصد و شصت و شش هزار و دویست و سی و نُه و نیم شغل در کشور ایجاد شده که نسبت به همین مدت در دولت قبل، خیلی باحال بوده است.

 

 

افسوس خورد

۱۳۰ هزار دانش‌‏آموز بازمانده از تحصیل شناسایی شدند. رومه ایران به نقل از معاون رفاهی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی از شناسایی این دانش‌‏آموزان خبرداد و ابراز امیدواری کرد این وزارتخانه بتواند باقی دانش‏‌آموزان را نیز شناسایی و از خطر سوختن برهاند. در پی انتشار این خبر، سرپرست اداره بازبینی مدیریت گرمایشی معاونت گرم و سرد سازمان پژوهش‌های کاربردی آموزش و پرورش ایران ضمن ابراز تأسف از این خبر به خبرنگاران گفت: ما هم هر روز کُلی دانش‌‏آموز و دانشجو و اقشار دیگر را شناسایی می‏ کنیم، حالا بیاییم و جار بزنیم که ما اینها را شناسایی کردیم؟! این کار درستی نیست و مسائل درون دولت باید درون دولت بماند. وی در پایان افسوس خورد.

 

روابط فامیلی

مدارس غیردولتی با روابط فامیلی اداره می‏شود. این، عنوان گزارشی است که رومه دولتی ایران آن را منتشر کرده و در آن یادآور شده است. در این گزارش آمده: تنها جایی که در کشور به صورت فامیلی و با روابط خواهر – برادری اداره می‏شود همین مدارس غیردولتی است که پُرواضح است دولتی نیستند و ربطی به دولت ندارند و دولت اصلاً فامیل برنمی‏دارد. نویسنده این گزارش اذعان کرد که این دولت همانطور که فامیل برنمی‏دارد، فامیل را زمین هم نمی‏گذارد و بهتر است مردم یا هرکاندیدای آنطرفی که مسئول مدارس و آموزش و پرورش است خودش برود – یا بیاید – فکری به حال مدارس غیردولتی و روابط فامیلی داخل آنها بکند. این گزارش همچنین ضمن برشمردن معایب روابط فامیلی در مدارس غیردولتی، این روابط را موجب نرسیدن گازشهری به مدارس سیستان و بلوچستان دانست و از اینکه هنوز هم در برخی مدارس از وسایل گرمایشی نفتی و غیرایمن استفاده می‏شود ابراز نگرانی کرد. در پایان این گزارش از مسئولین خواسته شده است تا ۱۴۰۰ فکری به حال روابط فامیلی در مدارس غیردولتی کنند.



مارماهی
سفیر جدید ژاپن در ایران، در جشن هشتادوپنجمین سال تولد امپراطور ژاپن، که در محل سفارت ژاپن در تهران برگزارشد، شعبده‌بازی کرد.
میتسوگو سایتو، در ابتدای برنامه، با تبدیل یک تلفن پاناسونیک به دو بمب اتمی، موجب حیرت و شادی حضار شد و آن‌ها را برانگیخت. وی سپس با کشیدن دستمال روی بمب‏ ها، قصدداشت تا آنها را منفجر کند و یاد و خاطره بیش از دویست‌‏هزار کشته‏‌ی بمباران اتمی ناکازاکی و هیروشیما را زنده نگه دارد که با ممانعت حاضرین مواجه شده، پس آنها را دعوت به دیدن برنامه بعدی کرد. سفیر ژاپن در تهران، با درآوردن چند کبوتر از چند جای لباس خودش و حاضرین، از آنها پرسید: کی از همه عزیزتره؟ و حاضرین یکصدا فریاد برآوردند: تو… یو… تو… یو…! در پایان این مراسم، از مهمانان ایرانی و خارجی، با سفره‌‏ماهی آمریکایی و مارماهی اروپایی پذیرایی شد.


نوشابه
مقام‏‌های اروپایی می‏ گویند تا وقتی ایران به برجام پای‏بند باشد، ما هم پای‏بند هستیم! این مقام‏‌های اروپایی می‏گویند تا وقتی ایران به برجام پای‏بند باشد، ما هم پای‏بند هستیم! این مقام‌‏ها، لبخند زدن هنگام مذاکره، زدن مُهر ورود روی گذرنامه هیئت مذاکره کننده ایرانی و گذاشتن آب معدنی در یخچال اتاق ظریف را از مصادیق این پایبندی برشمردند و افزودند: ما حتی یک نوشابه بدون الکل هم اشانتیون گذاشتیم توی درِ یخچالشون، ولی خودشون نخوردند. مقام‏ ها در پاسخ به سوال خبرنگار ما درباره برقراری ارتباطات بانکی، فروش دارو و لوازم حیاتی پزشکی و مبادلات انرژی؛ گفت.
شایان ذکر است، مقام‌‏ها در این نشست خبری پایبندی ایران به برجام را «اِیییی… همچین» دانسته و از وجود چند حباب هوا در بتون‏‌های قلب رآکتور اراک خبردادند. به زودی بازرسان سازمان انرژی اتمی از این حباب‌ها – به صورت سرزده – بازدید خواهندکرد.



قبرس
«شورای مرکزی بورس درست عمل کرده بوده است». دیوان محاسبات کشور که زیرنظر مجلس شورای اسلامی فعالیت می‏ کند، پس از پنج سال تحقیق و بررسی، اعلام کرد: نخبگان بورسیه‌‏ای که در ابتدای این دولت و با تهمت تخلف، از تحصیل بازمانده بودند، بی‏ گناه بودند و هیچ تخلفی صورت نپذیرفته بوده است. بدنیست بدانید این تهمت، که از سوی وزیر علوم و تحقیقات وقت دولت تدبیروامید به شورای بورسیه و دانشجویان نخبه کشور تقدیم شده‌‏بود، علاوه بر ریختن آبروی جوانان نخبه کشور در چاه فاضلاب، موجب بازماندن این نخبگان از تحصیل در داخل کشور و کشته‌‏شدن انگیزه سایر جوانان، به مطمئن‏‌ترین شکل ممکن شد.
گفتنی است «انجمن دانشگاه‌‏های آمریکا و اروپا، حتی ترکیه(UEHTUA)» که ریاست دوره‌‏ای آن را قبرس برعهده دارد، در اطلاعیه سرگشاده‏‌ای، از این اقدام دولت ایران، تشکر و قدردانی کرد. در پایان این اطلاعیه آمده است: بابا تو دیگه کی هستی!


 

اعتصاب

دولت کانادا جایزه جهانی مدیریت اعتصابات و شورش‏ها را ازآن خود کرد. این جایزه زمانی به دولت کانادا تعلق گرفت که این دولت توانست به بهترین شکل ممکن و بدون درد و خونریزی، مسئله اعتصاب سراسری کارکنان شرکت پست کانادا را حل و فصل کند و خلاص! پیش از این، کارکنان شرکت پست کانادا در اعتصابی سراسری، همه محموله ‏ها و نامه ‏های مردم را زمین گذاشته بودند و رفته ‏بودند جلوی وزارت مربوطه اعتصاب کرده بودند تا یک نفر بیاید و تقاضاهای آنها را بشنود و بالاخره همانطور که مرسوم است، یا فحشی - چیزی بدهد و یا با وعده بفرستد بروند. اما دولت کانادا طی اقدامی مدیریتی، به همه صدونودوخُرده ‏ای کشور دنیا نامه نوشته و درخواست کرده که تا اطلاع ثانوی به کانادا نامه نفرستند و طبعاً منتظر جواب نامه ‏هایشان از کانادا هم نباشند. نیروی انتظامی کانادا هم به مردم هشدار داده که هر نامه ‏ای از کانادا دریافت کردید ی است و ما نفرستاده ‏ایم و لطفاً ضمن حفظ هشیاری خود، از ارسال رمزدوم و مشخصات حسابهای بانکی خود در پاسخ به این گونه نامه‏ ها خودداری کنید.

گفتنی است به دلیل اعتصاب کارکنان شرکت پست کانادا، آن نامه دولت، به دست کشورهای دیگر نرسیده است و کشورهای دیگر همچنان منتظر نامه از کانادا هستند.

 

پیشآمد

پیش‏آمد است، پیش می‏آید. نماینده مردم و عضو کمیسیون امنیت و ت خارجی مجلس اعلام کرد ترجمه ‏ای که وزارت امور خارجه از متن CFT به مجلس داده و مجلس هم آن را تصویب کرده و برای تأیید به شورای نگهبان ارسال کرده است، اشتباه بوده است. نماینده مجلس، ضمن بیان این مطلب افزود: ترجمه وزارت امور خارجه برخی اشتباه‏ ها دارد و با متن اصلی CFT مطابق نیست و باید دوباره ترجمه شود. وی یادآور شد که همین اشتباه برای متن برجام هم اتفاق افتاده بود.

یک مقام آگاه در وزارت امور خارجه در پاسخ به خبرنگار ما گفت: پیش‏آمد است و پیش می‏ آید! وی که صحبت می‏کرد اضافه‏ کرد: اشکال در ترجمه متون انگلیسی اتفاقی نادر و غیرقابل باور نیست و ممکن است همیشه پیش بیاید زیرا اینترنت وزارتخانه گاهی دچار قطعی می‏شود و ممکن است درست در همان زمان قطعی ما بخواهیم از Google Translate یا یک سایت مترجم آنلاین دیگر استفاده کنیم. وی از فرصت استفاده کرد و از وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات خواست تا اینترنت پرسرعت بدون قطعی به وزارت خارجه اختصاص داده شود.

 

چاییدگی

سخنگوی مدیرعامل شرکت نیشکر هفت تپه خوزستان اعلام کرد: مدیرعامل شرکت نیشکر هفت تپه فراری نیست، فقط سر کار نمی ‏آید. وی ضمن اشاره به سرماخوردگی مدیرعامل این شرکت که از این جدیدهاست از کارگران این شرکت خواست که به اعتصاب و اعتراض خود پایان دهند. سخنگوی مدیرعامل همچنین در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران مبنی بر اینکه چرا حقوق کارگران این شرکت چندماه است که پرداخت نشده گفت: دقیقاً وقتی که مدیرعامل می‏ خواستند از خانه خارج شده و به شعبه بانک مراجعه کنند تا حقوق کارگران را بگیرند و بیاورند، یک عدد عطسه عارض شده است. چون ایشان نمی‏دانسته ‏اند که عطسه مذکور، صبر بوده یا جَخ، لذا همانجا جلوی در خانه نشسته ‏اند که متأسفانه به دلیل بارندگی و برودت هوا، دچار چاییدگی شده ‏اند و تا اطلاع ثانوی امکان هیچ پرداختی ندارند.

آخرین خبرها حاکی است حقوق کارگران این شرکت پرداخت شده اما مدیرعامل همچنان در چاییدگی به سسر می برد.

 


در بخش اقتصاد، تلاش دولت تدبیر و امید در 5سال گذشته موجب حرکتهایی در  اقتصاد ایران شد که بسیار مثمر تلاشهای هدفمند و طولانی مدت گشته است. باید گفت این حرکتها با مدیریت شخص رییس دولت، دستیار اقتصادی(مستعفی) رییس جمهور، وزیر اقتصاد(مستعفی استیضاح شده)، وزیر صنعت، معدن و تجارت(مستعفی در شُرف استیضاح)، وزیر رفاه، کار و اموراجتماعی(استیضاح شده) و رییس‏ کل بانک مرکزی(مستعفی ممنوع الخروج!)؛ به بهترین شکل ممکن انجام شده و موجب شد تا اقتصاد ایران چنان. ولش کن. مثلاً نرخ تورم نقطه به نقطه و خط به خط و جا به جا همه ­اش یکهویی افتاد پایین و به نسبت همه کشورهای غرب آفریقا و شمال شرقی آلاسکا، به مقدار قابل توجهی کاهش یافت. باور نمی­ کنید؟!! ای بابا! چرا؟! از دیگر حرکتهای چشمگیر اقتصادی در این 5سال، برابری ارزش پول ملی با واحد بین ­المللی چندرغاز است که البته هنوز اعلام عمومی نشده و مسئولین اقتصادی دولت دارند بفرما می ­زنند که کی این خبر شگفت ­انگیز را به مردم اعلام کند. در بخش اقتصادی، همچنین سقوط آزاد و رها و دل ­انگیز ارزش سهام شرکتها و سازمانهایی قابل ذکر است که در بورس فعال بودند. این شرکتها موفق شدند سهام خود را بدهند و مقدار مشخصی خروس ­قندی دریافت کنند. از سویی بانک مرکزی سکه­ هایش را فروخت به همه ‏ی چندنفر انسان کارآفرین که مهریه زنشان را بدهند و با خیال راحت کار بیافرینند. حتی مالیات هم از آنها نگرفت و حتی ‏تر بعضی ‏هایشان پول نداشتند سکه بخرند، بدون ضامن و کارمزد وام جور کرد برایشان و نگذاشت یارانه ‏شان قطع شود تا بتوانند قسطهای وام را - اگر دلشان خواست - بدهند.

در بخش صنعت، معدن و تجارت؛ یعنی چنان رونقی به بخش صنعت کشور وارد کرد که از آن طرف سازمان تجارت جهانی زده است بیرون! به جان عزیزتان با همین چشمهایمان دیده­ایم که می­گوییم. شرکتهایی که تا دیروز یعنی قبل از 5 سال قبل و علی رغم تحریمها، یک شیفت و بعضاً دوشیفت کار می­کردند و عرق می­ریختند، تعطیل شدند یا کارگرانشان برای گذراندن دوره اوقات فراغت به حومه پارک محله اعزام شدند. مثال تازه و نزدیکش همین نیشکر هفت­ تپه خوزستان که سال 94 حدود 5400 خانواده سر سفره ­اش «بودند»!

معادن کشور ولی هنوز مشغول کار هستند، با یک فرق! آن هم اینکه هرچه صنایع تبدیلی بی ­مصرف و اَخ و تُف این وسط بوده را برداشته ­اند و آنچه از معدن درمی ­آورند همانطور پاک و پاکیزه می ­فرستند برود خارج تا کارگران خارجی دستهایشان معدنی شود و آنها را تبدیل به چیزهای قشنگ قشنگ کنند برگردد ایران! صنعت هم که نیازی به گفتن ندارد و اغلب شما در جریان رشد و توسعه و گسترش و زیادشدن و خیلی چیزهای دیگر شدن صنعت در این 5 سال دولت تدبیر و امید هستید. نیستید؟! خُب دیگه به این دولت رأی دادید!! در ادامه همین رونق چشمگیر صنعت و معدن و تجارت، صنایع وابسته مثل حمل و نقل و قطعه­ سازی و ماشین ‏آلات سنگین و مصالح و خدمات و اینها هم از دورِ فعالیت خارج شده ­اند و تاکنون اطلاعی از سرنوشت آنها در دست نیست. از یابنده تقاضا نمی­شود!

 در بخش فرهنگ هم خدمات بیشماری از این دولت طی 5سال گذشته دیده­ایم و همین الان 20 30 تا از آن خدمات در ذهنمان هست ولی چون خانواده نشسته نمی ­توانیم بگوییم. هرکس خواست بعداً بیاید تلگرام قهوه ­ای تا بگوییم (توضیح: نمی­خواهد تازه سرعتش هم بالاتر است).

در پایان و در بهترین جای گزارش، به بخش ت خارجی می­رسیم که تازه گُل عملکرد دولت در این بخش است و تا حالا ما هیچی از عملکرد دولت نگفته ­ایم، نخندید جدی می­گویم! از بازگشتن عزت و شوکت و بروبچ به گذرنامه ایرانی که بگذریم باید از مذاکرات فشرده و گاهاً خیلی فشرده تیم مذاکره کننده کشورمان با تیم مذاکره کننده کشورهای دیگر یاد کنیم که خیلی حال داد و خوش گذشت کلاً! حالا بعضی­ها می­گویند چندنفر از اعضای تیم ما جاسوس تیم آنها بوده ­اند یا دیده شده که درباره چیزهای خصوصی ما با آنها مذاکره کرده ­اند، خُب بگویند! مگر توی اتاق ما شنود گذاشته بودند ما چیزی گفتیم؟! مذاکرات خیلی هم عالی و خوب بوده و بعد از برچیده شدن انرژی هسته ­ای و بتن و پذیرش برجام و امضای کری تضمین است و خروج آمریکا و رفتن همه شرکتها و سرمایه ­گذاران خارجی و بسته شدن راههای تأمین غیررسمی و گسترش تحریمها و توهین به مسافران ایرانی در کشورهای دیگر و شهادت زائران ایرانی در عربستان و راه ندادن سفیر ایران به آمریکا و زندانی شدن دیپلماتهای ایرانی در اروپا و گروگانگیری سربازان مرزبان و بعضی چیزهای دیگر، اگر این FATF را هم امضا کنیم. هِعیییییی. کارشناسان باتجربه وزارت خارجه حتی آن را قطعه قطعه به مجلس آوردند که خیلی معلوم نشود چی تصویب می‏شود، بازهم برخی نمی‏گذارند. با چه زبانی باید گفت که این را قبلاً امضاء. چه ربطی به خروج آمریکا از معاهده پاریس دارد؟. اصلاً اگر FATF تصویب نشود هِی گورخرهایتان فرار می‏کنند، حالا خوددانید!


منتشر شده در راه راه



تخم خروس


تخم خروس

وزیر امور خارجه گفت: «هرچه در برجام بود را گرفته‌‏ایم». ظریف، ضمن نشان دادن تصویر یک خروس لاری به خبرنگاران، از تخمی که این خروس در آینده‌‏ای نزدیک خواهد گذاشت، خبر داد و افزود: این عکس را خودِ خودِ جیم [کری] به من داد و تازه پشتش را هم امضاء کرده و گفت که هرچه این خروس تخم بگذارد مال خودِ خودمان است. وی با اشاره به کله کچل یکی از خبرنگاران و سبیل‌های تراشیده یکی دیگر از خبرنگاران، ابراز امیدواری کرد: حتی مشکل کله کچل آن خبرنگار و سبیل تراشیده این خبرنگار هم با تخمِ خروسِ مذکور، حل خواهدشد، چه برسه به آب و کالاهای اساسی و مسکن و اینا! وزیر امور خارجه این دولت، در پایان، ضرب‏‌المثل «توبه گرگ مرگ است» را به شدت تکذیب و محکوم و رد کرد و آن را ساخته و پرداخته منتقدان دولت و کسانی دانست که زبان دنیا را بلد نیستند. ظریف همچنین از سرنوشت دیپلمات ایرانی زندانی شده در دانمارک اظهار رضایت کرد.

برنامه ریزی دقیق

برنامه‌‏ریزی دقیق
ممکن است کارت سوخت برگردد ممکن هم هست برنگردد و ممکن هم هست کارت دیگری بدهیم و ممکن هم هست کارت دیگری ندهیم. معاون وزیر نفت ضمن بیان این خبر، از برنامه‏‌ریزی دقیق دولت برای جلوگیری از توزیع کارت سوخت، همزمان با حمایت از توزیع آن خبرداد و مژده داد که در آینده‌‏ای نزدیک، این وزارتخانه با همکاری سایر وزارتخانه‌‏های اقتصادی، هر نوع خروج غیرقانونی سوخت و موادنفتی از مرزهای کشور را «قاچاق سوخت» اعلام خواهدکرد و بازگشت همه قاچاقچیان به مرزهای بین‌‏المللی را خواستار خواهدشد. وی همچنین ابراز امیدواری کرد که برای سایر بخش‌های اقتصادی و فرهنگی و غیره‏ کشور نیز مانند وزارت نفت، برنامه‏‌ریزی دقیق و مؤثری انجام شود تا بیش از پیش شاهد برنامه‏‌ریزی‌‏های دقیق و مؤثر برای سایر بخش‌های کشور باشیم.

توتال

اعتراض توتال
یکی از رومه‏‌های سراسری یکی از کشورهای یکی از قاره‌‏های جهان در یکی از صفحات اصلی خود که در یکی از روزهای گذشته منتشر شد نوشت: «شرکت توتال به جرم پرداخت رشوه ۳۰ میلیون دلاری به مهدی هاشمی، ۷۵۰ هزار یورو جریمه شده است». این رومه ضمن عجیب خواندن حکم صادرشده توسط دادگاه، از درخواست توتال برای تجدید نظر خبرداد و افزود: وکلای شرکت توتال به محاسبه مبلغ رشوه با «دلار» و محکومیت شرکت به جریمه با «یورو» اعتراض کرده و تهدید کرده‏‌اند درصورتی که دادگاه تجدیدنظر به اعتراض آنها رسیدگی نکند و هر دو مبلغ را با یک واحد پولی محاسبه ننماید، دادخواست اعتراض خود را به دیوان بین‏‌المللی لاهه ارسال خواهندکرد و تا آخرش هم پای آن خواهند ایستاد، به روح پدرشون!


منتشرشده در راه راه شماره 60 رومه وطن امروز


 

نوشابه

کارکنان بازنشسته کارخانه نوشابه سازی گرگان می‏توانند برای دریافت نوشابه‏ های خود، به اداره کارگزینی این شرکت مراجعه کنند. ریس انجمن بازنشستگان نوشابه سازی گرگان با اعلام این خبر مژده داد که بازنشستگان این شرکت می ‏توانند به جای حق سنوات خود، بیایند نوشابه بگیرند! وی، بازکردن نوشابه برای هم، مبتلاشدن به مرض قند و خراب شدن دندانها را از مزایای این طرح برشمرد و افزود: در حال رایزنی با مسئولان هستیم تا برای همکارانی که دندان مصنوعی دارند هم فکری کنند. رییس انجمن مذکور، همچنین از پیشنهاد این روش به ریاست جمهوری خبرداد و گفت: به دولت تدبیر و امید پیشنهاد کردیم حالا که قیمت کالاهای اساسی خیلی برابرشده و نصف کابینه هم استعفا داده ‏اند یا کار نمی‏ کنند، چه بهتر که به هر ایرانی، از همان تولیدات دولت بدهند و خلاص! وی در پاسخ به اینکه تولیدات دولت چیست، پاسخ داد: مثلاً فحش!

 

حرف «چ»

خبرگزاری دولت از رفتن وزیر راه خبرداد. این خبرگزاری دولتی در رومه خصوصی خود نوشت: وزیر راه، رفت! این خبرگزاری، پیش از این از رفتن سخنگوی دولت خبر داده و نوشته بود: سخنگوی دولت رفت! همزمان با انتشار این خبر، همین خبرگزاری در صفحه اول خود نوشت: وزیر صنعت، معدن و تجارت رفت!

گفتنی است خبرگزاری دولتی، پس از آنکه از رفتن وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی خبرداد، در تیتر اول خود نوشت: وزیر کار رفت! همچنین خبرگزاری دولتی ایران با انتشار خبری رفتن وزیر اقتصاد و امور دارایی را علنی کرده و نوشت: وزیر امور اقتصاد و دارایی رفت! منتقدان دولت تدبیر و امید معتقدند این حجم از اطلاع‏ رسانی حتی برای خبرگزاری دولت نیز کم‏ سابقه و شاید بیسابقه است اما موافقان دولت دلیل ننوشتن رسانه های حامی دولت از «چرا»ی رفتن این همه وزیر و معاون را خراب شدن کلید «چ» روی کیبُرد تایپیست رومه ایران دانسته و خواستارشدند.

 

قصاب عزیز

گروه ویژه اقدام مالی FATF اعلام کرد اگر تا چهارماه دیگر، ایران بقیه مواد این معاهده را قبول نکند، مجبور خواهیم شد تا 4 ماه دیگر مهلت بدهیم. سخنگوی این گروه که در جمع خانواده ‏اش زیر برج ایفل سخن می‏گفت به خبرنگار ما گفت: پدرمان درآمد تا مریم را با فیصل دست به دست بدهیم. وی با اشاره به حمایت اروپا از داعش، طالبان، پ. ک. ک. و سایر گروههای این شکلی، از دعوت سران این گروهها به فرانسه یادکرده، افزود: ما نباید گروههایی را که درخواستهایشان را به شکلی دیگر مطرح می‏کنند، تروریست بدانیم. سخنگوی FATF ضمن برشمردن اسامی گروههای دیگری که به زودی معرفی خواهندشد اذعان داشت: آن مادر و کودکی که خود را در یمن، فلسطین و سایر جاها به گلوله تانک آمریکایی می‏کوبد، تروریست است و باید در دادگاه بین‏ المللی اعدام و محاکمه شود. وی رژیم اشغالگر قدس را «قصابِ عزیز» خواند و خواستار تعطیلی شنبه‏ ها در ایران شد.


منتشر شده در راه راه وطن امروز


جز جیگر
«منگ هانگ وی» پیداشد. رییس اینترپل که چندی قبل، از ساختمان پلیس بین‏الملل در فرانسه خارج و تا این لحظه مراجعت ننموده است، در چین پیداشد ولی خانواده‏ای را از نگرانی نرهانید. همسر فرد مذکور، گم‏شدن وی را بی‏ارتباط با مَنگ بودن او دانست و تأکید کرد که اسم شوهرش منگ است و خودش مَنگ نیست! این همسر درحالی که به پهنای صورت اشک می‏ریخت در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه حالا شوهرت کجاست، گفت: منگ، پس از خروج از محل کارش – ساختمان مرکزی پلیس بین‏ الملل(اینترپل) – در فرانسه، توسط وزارت امنیت چین! بازداشت شده و برای پاسخ به چند سوال ساده به ساختمان این وزارتخانه در چین هدایت شده است. خانم هانگ، شایعه ماروباش رودیوارِ کی یادگاری نوشتیم، را تکذیب کرد و ضمن زدن مشت به سینه ‏اش، برای پلیس بین‏ الملل آرزوی جِزِجیگر کرد با این رئیسش!

FATF

شیشه رفلکس
سخنگوی موافقین CFT در مجلس به انتشار لیست اسامی مخالفین تصویب CFT واکنش نشان داد و گفت: حالا مثلاً که چی؟ وی که از انتشار این لیست خیلی عصبانی بود در میان خبرنگاران اضافه کرد: حالا که آنها رفته‌‏اند و اسمهای خودشان را منتشرکرده‌‏اند ماهم می‏رویم. وی در پاسخ به سوال، کجا می‏روید؟ با قاطعیت گفت: قربان عمه‏ مان! سخنگوی مذکور از هرنوع شفافیت انتقادکرد و از دولت خواست تا لایحه «مبارزه با هرنوع شفافیت، حتی یک‏ ذره» را به مجلس ارائه کند. وی قول شَرف داد که درصورت ارائه این لایحه به مجلس، خودش دور بیافتد و رأی بقیه نمایندگان لیست را بگیرد، بیاورد، بدهد!
درپایان این نشست، حاضرین خواستار دودی شدن همه شیشه‏ ها و عینکها شده، از قوه قضاییه خواستار راه‏ اندازی دادسرای ویژه برای شیشه‌‏های رفلکس(آیینه‏‌ای) شدند.

 

واقعاً چرا؟!
عضو کمیسیون اقتصادی مجلس از خبرنگاران پرسید: «چرا پول حاصل از گرانی ارز و نفت به مردم نمی‏رسد؟» وی که در جمع خبرنگاران از آنها سوال می‏کرد، افزود: مگر نه اینکه با بالا رفتن قیمت ارز و نفت، درآمد دولت چندبرابرشده، پس کو؟ این نماینده مجلس همینطور که از خبرنگاران سوالات خود را می‏پرسید، از خبرنگاران خواست که به سوالات وی پاسخ دهند و از شفافیت نترسند. عضو کمیسیون اقتصادی مجلس در ادامه به بیان مزایای شفافیت پرداخت و یکی از وظایف ذاتی نمایندگان را سوال از خبرنگاران دانسته، ابراز امیدواری کرد که در آینده‏ ای نزدیک بتواند از خبرنگاران بیشتری سوال کند و حتی در دوره بعدی رأی بیاورد. گفتنی است درپایان این نشست خبری، هیچ‌‏یک از خبرنگاران نتوانست پاسخگوی سوالات این نماینده مجلس باشد، پس آنگاه همگی به خانه‏‌های خود رفتند.


منتشرشده در راه راه


 

آرزو

سازمان هواشناسی کشور به سازمان «غافلگیری و اتفاق» تغییر نام می‏ یابد. سخنگوی این سازمان در نشست خبری دوره ‏ای که روی سقف اداره‏ کل هواشناسی مازندران تشکیل شده بود ضمن اعلام این خبر، دلیل تغییر نام سازمان هواشناسی را، غافلگیری مداوم مسئولین دولتی و شهرداریها عنوان کرد و افزود: ما دیدیم هرچند ما بارندگی، وقوع سیل و آبگرفتگی را یکماه جلوتر پیش ‏بینی می ‏کنیم و حتی در همه بخشهای خبری هم اعلام می ‏کنیم؛ باز هم مسئولین ادارات و شهرداریها غافلگیر می‏شوند و عملاً کار چندانی برای پیشگیری از خسارات نمی‏ توانند انجام دهند. لذا زین پس به جای واژه مجعول و نامأنوس «هواشناسی» از واژه پارسی و ایرانی، «غافلگیری» استفاده می‏ کنیم تا مسئولین با خیال راحت بدانند که چه وقتهایی از سال باید غافلگیر شوند و چه موقعهایی باید با اتفاقات پیش بینی نشده روبرو گردند. وی آرزویی نداشت.

 توئیزر

دیپلمات

سفیر ترکیه در لبنان فاش کرد، عربستان ۵ میلیارد دلار به ترکیه پیشنهاد کرده است تا در ازای آن، پرونده قتل جمال خاشقجی را دیدی، ندیدی! چندی قبل، جمال خاشقچی ضمن مراجعه به سفارت عربستان در ترکیه، خواستار ثبت ازدواج خودش شده بود اما مسئولان سفارت با کمک همکارانی از رژیم صهیونیستی توانستند وی را به قطعات مساوی تقسیم و به جامعه جهانی تقدیم کنند. رئیس جمهور آمریکا ضمن ابراز خرسندی از روش جدید ثبت ازدواج، در پیامی از شاه و ولیعهد عربستان تشکر کرد و در پایان افزود: نگفته بودی شیطون!

سخنگوی وزارت امورخارجه ایران نیز در واکنش به این اقدام، دستگری و زندانی شدن دیپلمات ایرانی توسط آلمان را کار خیلی بدی توصیف کرد و ادامه داد: اگر عربستان نصف آن 5میلیارددلار را به خود جمال خاشقچی می ‏داد، خودش می‏ رفت و خودش را قطعه قطعه می‏ کرد، اینقدر هم دردسر نداشت!

 

تی نخی

یک مقام آگاه در انجمن داروسازان ایران از گرانی دارو به هرحال، خبرداد. وی که در گفتگوی تلفنی با خبرنگار ما شرکت کرده بود خواست به اطلاع همه مردم برسد که قیمت دارو هیچ ربطی به پایین آمدن قیمت ارز ندارد و به هرحال بالا می ‏رود. این مقام آگاه دلیل گرانی قیمت دارو را گرانی پاکت قرص اعلام کرده و افزود: ما که نمی‏ توانیم دارو را در کاغذ دفتر مشق بچه بپیچیم بدهیم دست مردم! وی در ادامه، ضمن تکذیب هرنوع ارتباط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با دارو؛ از گران شدن «تِی‏ نخی» خبرداد و اظهار امیدواری کرد که با واگذاری ارز دولتی به تی نخی، نظافتچی شرکت داروسازی بتواند ارزانتر این وسیله مهم را تهیه کرده و با این کار، قیمت تمام شده دارو در کشور کاهش یابد!

 


ایرانی ‏ها اصولاً خیلی دوست دارند که هرچیزی به پستشان می ‏خورد را «نوع ‏بندی» کنند و یک، دو و سه شماره بگذارند و بگذارند درون قفسه ‏ای یا داخل ویترینی؛ نگاهش کنند و لذتش را ببرند. در همین راستا – یعنی همین راستای شماره ‏بندی کردن همه چیز – ما هم دیپلماسی را که خیلی روی بورس است و شش سال از عمر خودمان و شما و کشورمان و آینده ‏مان صرف آن شده را نوع ‏بندی کردیم و این شد:

دیپلماسی دیوار: در این نوع دیپلماسی، به کاندیدای رقیب تهمت می ‏زنی و غیررسمی اعلام می ‏کنی اگر به اینی که من می‏ گویم رأی ندهید، می‏خواهم سرِ سگ درونش بجوشد.

دیپلماسی گفتگو: همانطور که از اسمش معلوم است، در این نوع، هِی می ‏روید و گفتگو می ‏کنید، البته بعضی وقت ‏ها هم آنها می‏ آیند و بازهم هی گفتگو می کنید.

دیپلماسی زبان بین‌‏الملل: این دیپلماسی به معنی این است که فقط و فقط شما زبان بین ‏الملل را می‏ دانید و لاغیر! پس فقط شما می ‏توانید «هِی بروید گفتگو کنید» یا بعضی وقتها آنها بیایند و هی گفتگو کنید.

دیپلماسی خودکار: من شخصاً عاشق این نوع دیپلماسی هستم. یعنی خیلی شیک و باکلاس است لامصب! در این نوع، دیپلمات، بعد از گفتگوی مذکور در بالا، یا آخرهای گفتگوی مذکور در بالا، خودکارش را پرت می‏کند روی میز. در یکی از منابع که خیلی هم معتبر نیست، «زیر میز» هم گفته شده که در مجموع فرقی ندارد و مهم پرتاب خودکار است و تنتان سالم باشد.

دیپلماسی بالکن: برای دیپلماسی بالکن، نیاز به یک بالکن با نمای قابل قبول دارید که ترجیحاً خیلی بالاتر از سطح زمین باشد و بتوانید از آن بالا، راه به راه، لبخند بزنید و دست تکان بدهید. اگر این بالکن مال یک هتل باکلاس با اسم خارجی باشد که دیگر چه بهتر! البته قدم زدن و پچ‌‏پچ‏‌کردن را فراموش نکنید. گاهی آن وسط‌ها، به خبرنگاران آن پایین اشاره کنید و لبخند عاقل اندرسفیه بزنید. برای احتیاط، دو سه برگ کاغذ آچهار سفید هم، دم‏ دستتان باشد.

دیپلماسی ویلچیر: یا همان دیپلماسی چوب زیربغل را می‏ توان از اختراعات قرن اخیر دانست. این نوع دیپلماسی کار هر دیپلمات تازه به دوران رسیده الکی – پلکی نیست، بلکه تنها و تنها دیپلماتهای خیلی کاربلد از عهده آن بر می ‏آیند. شما باید با نشستن روی ویلچیر یا گرفتن عصای زیربغل یا هر نوع وسیله ارتوپدی دیگری، به رسانه ‏ها نشان دهید که دارید کار می‏کنید و فشرده!

نکته: توجه کنید، آن وسیله ارتوپدی که می خواهید استفاده کنید حتماً باید بدون اینکه لباستان را دربیاورید، دیده شود.

دیپلماسی برد-برد: آهان… این دیپلماسی را وقتی خودکارهایتان را پرت کردید و قدمهایتان را زدید و از روی ویلچیر بلند شدید، باید در پیش بگیرید. آن کاغذهای آچهار که عرض کردیم، اینجا به کار می ‏آید. آنها را به دوربین ‏ها نشان دهید و با حرکات لب و میمیک صورت بگویید که توافق کرده‌‏اید و بُرد – بُرد شد رفت پی کارش! بعدش هم دست تکان دهید.

به نماینده های مجلس و بقیه هم باید همین کاغذها را نشان بدهید. هرکس هم هرچیزی گفت، تأکید کنید که زنگ آخر، جلوی باقالی فروش سرخیابان بایستد.

دیپلماسی ایمیلی: آن توافق برد – برد بود که در بند قبل به دوربین‏‌ها نشان می‏دادی؟ یادت نمی‌آید؟!! بابا کاغذ آچهار و لبخوانی و میمیک صورت و اینها؟!!… عجب!… به هرحال، گندش درآمده که خیلی هم برد-برد نبوده و طرف با پای چپ زده زیرش. شما نباید اصلاً کم بیاورید. بلکه روزی سه وعده، صبح، ظهر و شب برای «طرف» ایمیل بفرستید و شکایت از غم هجران و حکایت بی وفایی و اینها!

دیپلماسی مهلت: در این نوع از دیپلماسی، دیگر گندِ مسخره‏‌ی ایمیل و موارد مربوط درآمده و بعد از یک‏ سال و اندی، دیگر نه ایمیل جواب می ‏دهد و نه ملاقات اتفاقی توی راهروی سازمان ‏های بین ‏المللی و نیمه! پس باید چه کار کرد؟ خُب معلوم است، در این گونه موارد، یک نامه می‏نویسید و به «طرف»، دوماه، یا شصت شبانه روز یا دوتا یک‏ ماه، مهلت می ‏دهید که با زبان خوش بیاید و «بُرد» شما را بیاورد. باید دقت کرد که متن نامه ‏ها به هیچ عنوان معلوم نشود و اصلاً و ابداً کسی نفهمد توی نامه ها چه نوشته ‏اید. حتی می ‏توانید مثل فیلم ‏های ۰۰۷، نامه ها را طوری طراحی کنید که بعد از خوانده شدن، خود به خود منفجر شود. هیجانش هم بیشتر است.

دیپلماسی هشدار: دیپلماسی هشدار آنگاه به کار می آید که طرف فوق الذکر، به مهلت شما وقعی نمی نهد و پای حرفش وای نمی ایستد. در این حالت است که دیپلماسی هشدار به داد شما خواهد رسید و می توانید با استفاده از آن هی به طرفتان هشدار بدهید. دانشمندان حوزه دیپلماسی عقیده دارند که این هشدار باید در حد اعلام ساعت و تاریخ روز باشد اما اگر طرفتان، انگلیسی بود، بد نیست اوقات شرعی به افق لندن را هم اعلام کنید، شاید بخواهند افطاری، چیزی بدهند.

دیپلماسی زهرمار: دیپلماسی زهرمار در واقع نشان دهنده این است که شما دیگر تپه ای نمانده که بر آن نپریده باشید و حرفی نمانده که نزده! لذا مهلت خودتان تمام شده است و باید اعتراف کنید که در این سالها، دیپلماسی که در پیش گرفته بوده اید، دیپلماسی زهرمار بوده و نه تنها نتوانسته اید برای کشور و مردم خودتان منفعتی کسب کنید، بلکه زده اید عزت و شوکت و ملیت و بقیه بروبچ را با سَم فرستاده اید بیمارستان… .


منتشرشده در سایت #طنز #راه_راه


یک عده دانشجونما

 

شما یادتون نمیاد. هرچی بدبختی و مصیبت و فحش و فضیحت توی استادیوم های فوتبال داشتیم، کار «یک عده تماشاگرنما» بود و بس. یعنی همه صد و نود و نُه هزار و نهصد و نود و شش نفری که توی جایگاه تماشاگران استادیوم آزادی نشسته بودند، خیلی مؤدب و دقیقاً طبق بخشنامه های فرهنگستان زبان و ادب پارسی، فوتبال نگاه می کردند و شش ساعت تمام، تیم شان را تشویق میکردند، اِلا همین 4نفر تماشاگرنما، که کل استادیوم را به هم می ریختند، مطالبی درباره سماور و خودروی خاور میگفتند، بوق توی زمین پرت می کردند و خیلی کارهای (18-)  دیگر که اینجا خانواده نشسته است و نمیشود گفت.

بعد از بازی هم همه دست اندرکاران برگزاری بازی، از فدراسیون گرفته تا نماینده فیفا و حتی مربیان و کمک مربیان و پزشک تیم، توی مصاحبه شان، از دست این «یک عده تماشاگرنما» شکایت داشتند و همه ناکامی های تیم و صندلی های شکسته و اتوبوسهای دربِ داغان شده را به این یک عده، نسبت می دادند.

حالا نگو همین «یک عده تماشاگرنما»، داشته اند از جلوی دانشگاههای معتبر مثل پزشکی شهیدبهشتی، صنعتی امیرکبیر، تهران و غیره رد می شده اند که تشنه شده اند و رفته اند توی دانشگاه معتبر، تا آب بخورند، اما یکهو تبدیل شده اند به «یک عده دانشجونما» و توی رودربایستی، کل شش-هفت سال دوره دکترا را با بقیه دانشجوها رفته اند سرکلاس و آزمایشگاه و بیمارستان و. و اتفاقاً خیلی هم درسخوان و فعال بوده اند، همه استادها هم از آنها راضی بوده اند و توی جزوه شان برچسب «هزار آفرین دختر گلم» چسبانده اند؛ که بازهم یکهو، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دیده است که ای دل غافل، چه نشسته ایم یا چه نشسته اید (تردید از نگارنده است) که اینها همه شان، «یک عده دانشجونما» هستند که نه تنها توی کنکور شرکت نکرده اند، بلکه هیچ 500میلیون تومانی هم بابت خرید صندلی دانشگاه نداده اند، تازه اسمشان هم در لیست حضور و غیاب کلاس نیست! و با جعل خودشان! از در دانشگاه تردد می کرده اند و حتی دیده شده با سایر دانشجوها، برای طی دوره های عملی (پراتیک)، به بیمارستان و کارخانه و جاهای دیگر می رفته اند! وادانشجویا واقعاً! واحسرتا وماً!

 لذا همینجا و بدینوسیله از همه دانشجویان واقعی درخواست کرده اند که این «یک عده دانشجونما» را به پلیس فتا معرفی کنند و از رفته شدن آبروی جامعه علمی، خصوصاً پزشکی، علی الخصوص دندانپزشکی، جلوگیری نمایند.

برای اینکه بتوانید این یک عده دانشجونما را راحت بشناسید و به پلیس فتا معرفی کنید، همینجا عرض می کنیم که از نشانه های این عده دانشجونما موارد زیر گزارش شده است:

1) یادآوری امتحان میان ترم به استاد درحالی که وی میخواهد درس جدید بدهد و یادش نیست اصلاً.

2) پیشنهاد آماده کردن ارائه کلاسی توسط دانشجویان، آن هم زمانی که استاد خودش میگوید فقط جزوه را بخوانید بس است.

3) مخالفت علنی با حذف بخشهایی از کتاب برای امتحان و گفتن این جمله چندش آور:«استاد دیگه 500صفحه که برای دانشجو چیزی نیست».

4) درخواست معرفی کتاب و منابع متعدد از استاد و اصرار برای طرح سوال از آنها.

5) پیداکردن منابع معرفی شده توسط استاد، ظرف مدت 24ساعت و تشکر از استاد در جلسه آینده بابت معرفی این منابع خوب [اَییییییییی].

6) پرسیدن سوالهای ماورای درسی و فوق کتاب و بدتر از آن یادداشت برداری از پاسخ استاد.

7) درخواست برگه سفید اضافه در جلسه امتحان درحالی که ما هنوز جای نام و نام خانوادگی را هم پُر نکرده ایم و مشغول جویدن ته خودکارمان هستیم.

منتشر شده در سایت طنز راه راه


دکتر مدادتراش درباره «برخورد با منتقد»، پاسخ میدهد:

 

 شاید باورتان نشود، ولی ما دونوع نقد داریم. نقد خبری و نقد سوالی. نقد خبری همان نوع نقد است که منتقد بیکاری پیدا می شود و کار شما را نقد می کند. مثل همین ها که برای فیلم ها و کتابها می نویسند. در این نوع نقد لازم نیست شما «چه کنید»، زیرا منتقد حرفش را زده و نظرش را داده، پس حداکثر کاری که از شما بر می آید این است که مدرک تحصیلی و سوابق علمی او را با فشار زیر سوال ببرید یا جد و آبادش را با توجه به فرضیه داروین به عموم معرفی کنید.

حتی امکان فحش دادن در دایرکت و بلافاصله بلاک کردن طرف هم اخیراً اضافه شده است. پس از این کار هم می توانید با خریدن یک شاخه گل از دخترگلفروش سرچهارراه، وجدان نداشته تان را التیام دهید و برای رفتن به مراسم اُسکار پاپیون بزنید.

اما در مورد نقدهای سوالی، کار به همین راحتی ها نیست. نقدهای سوالی، نقدهایی هستند که منتقد، یک سوال درباره عملکرد شما مطرح می کند که اغلب هم مستند است متأسفانه. خُب! در این صورت دکترمدادتراش، یکی یا همه روشهای زیر را به شما پیشنهاد می کند:

 

1) روش دکتر قلعه نوعی!

اولین پیشنهاد ما این است که خودتان چیزی نگویید و به افق خیره شوید، اما با یک اشاره (که معمولا چشمک است) به بروبچ بگویید که طرف را ببرند بیرون و تا می خورد به او پاسخ دهند و آنقدر پاسخ به او بدهند تا قانع شود! به بروبچ بسپارید که از هیچ کوششی برای اختراع و ثبت فحش های جدید دریغ نورزند و حتما یادآوری کنید که قدر خلاقیت و تلاش آنها در راه غنای هرچه بیشتر فرهنگ لغات «کش دار» را خواهید دانست. یورش به صفحه فجازی منتقد و ترکاندن آن هم به عنوان پلان بی، پیشنهاد می شود(برای خرید اکانت فیک، عدد 60 را به 666 پیامک کنید).

 

2) روش دکتر الهی قمشه ای

در این روش، بازهم شما ساکت خواهید بود اما برخی دوستان و آشنایان که قبلاً با هم سر سُفره بوده اید یا الان هم سر سُفره هستید یا دوست دارند که با شما سرسُفره باشند، وارد میدان می شوند و به جای پاسخ دادن به سوال مطرح شده توسط منتقد، شهادت می دهند که شما همان شمس تبریزی معروف هستید و بعد از شرکت در مراسم شب هفت مولوی، برگشته اید!

یا اصلاً ملاصدرای شیرازی و حکیم طوسی از شاگردان نیمکت آخر کلاس شما بوده اند و این شما بودید که با دادن یک صفر کله گنده به هرکدامشان، موجب رشد و توسعه آنها را در علم و حکمت فراهم آورده اید. حتی می توانید بگویید که بگویند ماشین شما فولکس قورباغه ای یا فورد 1945 است.

استفاده از مثال فیل و پشه یا عقاب و پشه یا هرچیز دیگر و پشه، توصیه می شود. لازم به ذکر است که حتماً تأکید کنید که دوستان تأکید کنند که پشه خودشان هستند و شما آن چیز دیگر هستید!

 

3) روش دکتر خسرو معتضد

این روش پیشنهادی سرآشپز است! در این روش هم، لازم نیست به سوال مطرح شده جواب بدهید بلکه به مسئول دفتر(اگر ندارید منشی، اگر ندارید آبدارچی، اگر ندارید راننده اگر ندارید کافی نتِ سرکوچه) می سپارید برود ته و توی تاریخچه زندگی طرف را دربیاورد و هرجایش را که توانستید اعلان عمومی کنید. این اعلان، معمولاً با جمله «اینها همان هستند که.» آغاز می شود و در ادامه از کشته شدن هابیل تا خشک شدن دریاچه ساوه و خاموش شدن آتشکده پارس را به گردن منتقد مذکور می اندازید.

اگر در گذشته خودش چیز دندانگیری پیدا نشد که به دندان ببخشید به دست بگیرید، می توانید به تاریخچه زندگی و فعالیتهای برادر، خواهر، مادر و هرکدام از بستگان و دوستان و آشنایانش بپردازید. بازهم اگر چیزی پیدانشد، خودتان یکی از شاهکارهای خودتان یا هم گروهی ها را از کشو درآورید، به وی نسبت دهید، همان را پیراهن عثمان کنید و فحشتان را بدهید!

 

4) روش دکتر نجفی!

این روش آخر کمی (18-) است و ممکن است دلتان برندارد که دستتان به خون یک منتقد بدبخت آلوده شود. اما چاره چیست؟ خودش می خواست حواسش باشد و سوال نپرسد. اصلاً چه معنی دارد که کسی بیاید از شما سوال بپرسد؟!

در این روش، دو انتخاب دارید: یک اینکه 5گلوله توی اسلحه بدون مجوزتان بگذارید و دنبال منتقد بروید داخل حمام!

انتخاب دوم اینکه به مسئول دفترتان می گویید به دکتر زنگ بزند و اورا برای خوردن «همان همیشگی» به همان رستوران همیشگی در لواسان، دعوت کند. دکتر هم بعد از شام، خودش بلد است که چطور شکایت کند و از کدام نر و ماده قانون استفاده کند که منتقد را بدون قرار وثیقه بفرستند حبس تعزیری! چایی هم بهش ندهند حتی!

جلیلی

 


نگاهی به سریال هیولا ساخته مهران مدیری

شاید باورتان نشود، اما یکی از سه شغل سخت و زیان آورِ دنیا که در مجامع جهانی هم به زودی ثبت می شود، نوشتن طنز است. نه اینکه نوشتن غیرطنز، کار آسانی باشد، نه! بلکه این تبدیل سیاهی ها و تلخی ها به کلام طنزآمیز و لبخندآور است که بسیار دشوار و طاقت فرسا است. البته که همین پرداختن به سیاهی ها و تلخی ها می تواند برای سلامتی هر انسانی که یارانه می گیرد، زیان آور باشد! خصوصاً که این نوشته را تبدیل به تصویر و بازی و رنگ هم کرده باشد. آن وقت است که حسابش با نوبخت است و سازمانش!

 

 

 

هیولا وارد می شود!

در آخرین روزهای نوروز 98 و در یکی از قسمتهای برنامه دورهمی که بعدتر قسمت پایانی این برنامه نیز شد! مهران مدیری، انتقاد کوچکی نسبت به دولت بر زبان آورد که گرچه غیرمستقیم بود اما موجب شد تا دور جدید این برنامه دیگر هیچگاه به پخش نرسد. صاحبنظران هم دیگر امیدی به بازآمدن دوباره این برنامه به قاب تلویزیون نداشتند، زیرا علاوه بر سابقه دولتی ها در برخورد با انتقاد و منقدین، جنجالی که رسانه های حامی دولت بر سر این یک جمله مهران مدیری برپا کردند، او را فرسنگها از صداوسیما که بودجه اش زیر دست دولت است، دور کرد. طبق نظرسنجی ها، تکرار قسمتهای قبلی دورهمی از شبکه نسیم، هنوز هم جزء سه برنامه پربیننده این شبکه است و این نشان می دهد که مردم منتظر علکس العمل دست اندرکاران وادامه برنامه دورهمی بودند، انتظاری که خیلی زود و با ورود هیولا به شبکه نمایش خانگی، به پایان رسید.

سریال هیولا که از اوایل اردیبهشت 98 در شبکه خانگی عرضه شد، در عین آنکه امضای مهران مدیری و قابهایی کلی از کارهای قبلی او را با خود به خانه های مردم آورده، نوع تازه اما واقعی تری هم از طنز به مخاطبان ارائه می دهد. طنزی که هم بیانگر اغراق آمیز نقاط ضعف است و هم بازرسِ علل و عوامل این ضعفها. در ادامه نگاهی داریم به 17 قسمت فصل اول این سریال، که تاکنون به شبکه نمایش خانگی آمده است.

 

هیولا

 

قصه هیولا چیست؟

«هیولا» داستان یک خاندان قدیمی است که همواره خود را مم به حفظ شرافت می‌دانند. جد بزرگ خانواده، مهدی‌قلی‌خان، نایب سوم شهربانی در زمان احمدشاه قاجار بوده که برای حفظ شرافت و پرهیز از وطن فروشی، ملقب به شرافت شده اما همزمان به تهران تبعید شده است. بقیه اعضای خانواده هم به اشکال مختلف درگیر همین انتخاب بین حفظ شرافت و فساد هستند که سرنوشت هرکدام نیز، بهتر از مهدی قلی خان نیست. چنانچه وی، در هنگام مرگ، ۱۰ هزار مترمربع باغ در پامنار آن زمان تهران داشته، اما اصرار اعضای این خانواده، بر حفظ شرافت، باعث شده که امروز، «هوشنگ شرافت» در محله‌ای که به نام آنهاست و سابقاً باغ اجدادی شان بوده، مستأجر نواده نوکر مهدی قلی خان، غضنفر چمچاره، باشد. هوشنگ، معلم مدرسه است و با مادر، همسر و دو فرزندش زندگی می کند. او همچنین جزء مال باختگان صندوق ذخیره فرهنگیان است که پس اندازهای اندک فرهنگیان را به انحای مختلف بالاکشیده و آنها را بیش از پیش با مشکلات زندگی امروز درگیر کرده است. هوشنگ شرافت به عنوان نماینده و سخنگوی فرهنگیان مالباخته، وارد حلقه خصوصی تر گردانندگان صندوق که با فرهنگیان در زندگی و کار- فاصله ای فاحش دارند، می شود و چیزهایی می بیند که تاکنون حتی به فکرش نیز خطور نکرده است.

.

ادامه مطلب

اساساً تنش یا برخورد یا دعوا یا کَل کَل یا هرنوع درگیری فیزیکی، شیمیایی، شفاهی، کتبی، پُستی و حتی خودکاری! می تواند زندگی راحت و آرام آدم را به دست باد فنا سپرده و هرچه خورده است را زهرمار کند. به همین دلیل و خیلی دلیل های دیگر – که به خاطر حضور خانواده در اینجا از بیان آنها معذوریم – آدم باید از تنش دوری کند. اما اگر تنش از آدم دوری نکرد و سراغ آدم آمد، باید سریعاً نسبت به «زُدایی» آن اقدام و مراتب را جهت استحضار و صدور دستور مقتضی به رییس اعلام کند.
نویسنده – یعنی من – در این نوشته – یعنی همین که دارید می خونید – قصد دارد تا برخی روش‌های فوری و اورژانسی تنش زدایی را به شما یاد بدهد تا اگر چشم‌تان به تنش افتاد، نترسید، نلرزید، ما همه با همین روش‌ها تنش زدایی کردیم، خیلی هم خوب بود.


۱) روش اول و خیلی قدیمی تنش زدایی این است که هر اطلاعاتی که طرف از شما می خواهد خودتان به او بدهید، برود. حتی اگر طرف، اطلاعات خارومار(= خواهر و مادر) شما را می خواهد، خودتان دودستی به او بدهید. شما که نمی خواهید دچار تنش شوید.

۲) اگر طرف، نمی داند که شما خارومار دارید، خودتان بروید به او بگویید که خارومار دارید و سپس، دودستی اطلاعات خارومار خود را به او بدهید. چرا که ممکن است یک روزی بفهمد که شما خارومار داشته اید و به او نگفته اید، آن وقت با شما دچار تنش شود.

۳) روش دوم زُدایی، دادن زمین و گرفتن زمان است. در این روش، همانطور که از نامش پیداست، شما زمین آباء واجدادی خود را می دهید و از طرف می خواهید که درصورت صلاح‌دید، کمی زمان به شما بدهد. اگر طرف پرسید شما زمان را برای چه می خواهید؟ جواب بدهید که برای انتخاب زمین و دادن آن به شما (یعنی طرف). اینطوری نه تنها طرف، شما را دچار تنش نمی کند، بلکه خنده اش می گیرد و ممکن است زمان بیشتری به شما بدهد.

۴) شاید باورتان نشود اما دادن چیزهایی که بدبو و بدرنگ هستند و می خواهید چه کار، می تواند موجب تنش زدایی شده و احتمالاً.
مثلاً همین نفت! یا انرژی هسته ای! هم بدبو هستند و هم ساعت ۹شب باید با پیژامه راه راه بروید و آنها را در سطل زباله دَردار بگذارید. مصرف کیسه زباله هم بالا می رود. بدهید برود دیگر! تنش ایجاد نکنید!

۵) روش دیگر تنش زدایی، زدن سوت بلبلی یا آن‏‌ور جوی است. بدین معنا که اگر طرف، اموال شما از قبیل نفتکش، سپرده های بانکی، اقلام دارویی و نظامی و… را ید، خونسردی خود را حفظ کنید، قلم را در دست بگیرید و با یک پست در فضای مجازی، از طرف درخواست کنید که به اتاقش برود و به کارهای بدی که کرده فکر کند. اگر نرفت (طرف توی اتاقش یا حرف توی کله اش)، همین طرف جوی می ایستید و از همین جا، یک فحش در حدِ: خیلی بدی! یا بچه بی ادب! به طرف می دهید و می روید به کارهای خودتان می رسید. تاریخ دیپلماسی، چنین تنش زدایی به خود ندیده که شما کردید.

۵/۵) در صورت توقیف نفتکش، می‏توانید خودتان را به آن راه بزنید که یعنی مثلاً این نفتکش مال ما نیست. یا حتی اساساً داشتن نفت و «کِش» آن را تکذیب کنید و درباره یکی از سریال‌های تلویزیونی نقد بنویسید، بدهید رومه خودتان چاپ کند!

۶) آخرین روش تنش زدایی، پذیرایی با گزآردی و سوهان لقمه و هدیه کردن قالیچه ابریشمی است. چطوری؟ اینطوری که شما هر م جنایتکار خائن به مردم و میهن یا مشاورشان را – چه خارجی باشد و چه داخلی – به یکی از کاخ های قدیمی دعوت می کنید و در آنجا ناگهان برایشان گزآردی و سوهان لقمه می آورید. البته یادتان نرود که جاسوسی چیزی هم اگر اینجا دارند، کنار آردی ها و لقمه ها، بدهید برود. با این کار حتماً غافلگیر می شوند و دیگر حتی به تنش فکر نمی کنند چه برسد به اینکه تنش زایی کنند و شما مجبور باشید در این دوسال عُمر، به زحمت بیافتید و تنش زدایی کنید. چه کاری است حالا؟! 


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

یک فاجعه زیبا ... | گربه و گل شـــب وصــــالم آرزوســـــــت اتلیه تخصصی کودک روناک فيلم خواص خوراکی ها دانلود بهترین های دنیای مجازی کتابهای آشپزی ، مرجع کامل کتاب های آشپزی رویا حسینی اسپویلر